کد خبر: ۳۵۶۰۷
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۲
همه طرف‌های برجام بر لزوم بازگشت سریع ایران به میز مذاکرات تاکید کرده‌اند

گذر زمان علیه برجام

به‌طور کلی می‌توان گفت که رویه و رویکرد دولت ابراهیم رییسی برمبنای احیای برجام قرار نگرفته است و اساسا برجام اولویت دولت رییسی نیست. از این جهت است که طی یک ماهی که از تشکیل دولت رییسی می‌گذرد کمتر موضع «فعالی» از سوی این دولت درخصوص برجام اعلام شده است.

قلم‌نیوز:بیش از هفتاد روز از آخرین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در وین گذشته است. آخرین دور مذاکرات ایران و کشور‌های امضا‌کننده برجام، از‌جمله امریکا، سی‌ام خرداد ماه سال جاری در وین برگزار شد که البته به نتیجه نهایی نیز منجر نشد. هرچند بسیاری از مقامات ایران و دیگر کشور‌ها اعلام کرده بودند مذاکرات در مراحل نهایی است و تنها چند گام به احیای برجام باقی مانده است، اما با داغ شدن تنور انتخابات در ایران، این مذاکرات عملا متوقف شد تا سکان امور به دست دولت سیزدهم و سید ابراهیم رییسی سپرده شود.

اعتماد در ادامه نوشت: وقفه در مذاکرات هسته‌ای در حالی رخ می‌دهد که بسیاری از کشور‌های امضا‌کننده برجام و همچنین تحلیلگران بر این عقیده‌اند که این وقفه به هیچ عنوان به نفع احیای برجام نیست. اخیرا نیز حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه جدید ایران اعلام کرده «درباره موضوع هسته‌ای و مذاکرات وین فکر می‌کنم اولین اشتباه امریکایی‌ها این است که گاهی در مصاحبه‌ها اعلام می‌کنند پیشنهادات ما برای همیشه روی میز نخواهد ماند یا اگر ایران در وین مذاکره نکند ما گزینه‌های دیگر داریم؛ این حرف‌ها تکراری و خسته‌کننده است که همواره می‌زنند.»

امیرعبداللهیان اخیرا در گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو سیما گفت «من خیلی سفت به طرف مذاکره‌کننده اتحادیه اروپا گفتم امریکایی‌ها تا یاد نگیرند مودبانه با ملت بزرگ ایران صحبت کنند از ادبیات تهدید هیچ نتیجه‌ای نخواهند گرفت و اگر بخواهند این ادبیات را ادامه دهند پیام سازنده‌ای برای دولت جدید نیست.»

هرچند امیر عبداللهیان اعلام کرد که «ایران از مذاکره‌ای که منطق برای آن حاکم باشد استقبال می‌کند و حتما به دنبال فرار از میز مذاکره نیست.»، اما در عین حال درخصوص وقفه در از سرگیری مذاکرات گفت: «طرف مقابل خودش این درک را دارد که یک پروسه دو تا سه ماهه زمان می‌برد که دولت جدید مستقر شود و برنامه‌ریزی برای هرگونه تصمیم داشته باشد.» در آن‌سو، اما امریکا که در واقع طرف اصلی مذاکرات هسته‌ای محسوب می‌شود اعلام کرده مذاکرات هسته‌ای در وین نمی‌تواند به صورت نامحدود ادامه داشته باشد.

علاوه بر این رابرت مالی نماینده دولت جو بایدن در امور ایران با «تحریک‌آمیز خواندن» گام‌های اخیر ایران در مورد برنامه هسته‌ای گفته که این اقدامات نشان می‌دهد توافق هسته‌ای دیگر معنایی ندارد و فرصتی برای دستیابی به بازگشت به برجام وجود نخواهد داشت. اشاره رابرت مالی به گام ایران در آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصدی، افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌سازی و اعمال محدودیت بر بازرسی بازرسان آژانس است.

به نظر می‌رسد که یکی از گره‌های اصلی مذاکرات در وین مساله تضمین دادن امریکا به ایران برای عدم خروج از برجام در دولت‌های آینده است؛ مساله‌ای که امریکایی‌ها اعلام کرده‌اند قادر به انجامش نیستند.

مساله دیگر تحریم‌های جدیدی است که فراتر از برجام توسط دولت ترامپ علیه ایران اعمال شده و ایران معتقد است که این تحریم‌ها نیز با هدف تاثیرگذاری بر برجام و تضعیف این توافق انجام شده و آن‌ها نیز باید برداشته شوند، اما امریکایی‌ها بر این عقیده‌اند که این تحریم‌ها ربطی به مفاد برجام ندارد. برای مثال ایران خواستار لغو کلیه تحریم‌های اعمال شده از سوی امریکا از جمله تحریم‌ها علیه سپاه و گروه‌های شبه نظامی تحت حمایت ایران در منطقه و تحریم‌های اعمال شده علیه برنامه موشکی شده است.

به اعتقاد تحلیلگران این خواسته‌ای است که قطعا امریکا با آن موافقت نمی‌کند، چراکه واشنگتن معتقد است بخشی از این تحریم‌ها مربوط به دولت امریکا نیست بلکه در ارتباط با کنگره امریکاست.

با توجه به اینکه در کنگره امریکا مخالفت زیادی در مورد مساله ایران و برجام وجود دارد به نظر می‌رسد دولت بایدن حاضر به امتیاز دادن بیش از اندازه به ایران نخواهد بود، چراکه دولت بایدن نمی‌خواهد خود را در معرض انتقاد سیاسی از سوی هم‌حزبی‌هایش و جمهوری‌خواهان در قبال هرگونه شکست در نوع مواجهه با ایران قرار دهد.

در چنین شرایطی نوع رویکرد دولت ابراهیم رییسی در قبال مذاکرات برجام از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اما نگاهی به دولت رییسی و کابینه‌اش نشان می‌دهد که اساسا از میان مسوولان این دولت، فردی را نمی‌توان یافت که نسبت به اصل برجام و در قدم بعد، نسبت به احیای آن نظر مساعد و شفافی داشته باشد.

اگرچه در حال حاضر پرونده مذاکره برجام از سوی وزارت خارجه دنبال می‌شود، اما زمزمه‌هایی در این خصوص که قرار است این پرونده بار دیگر به شورای عالی امنیت ملی سپرده شود، به گوش می‌رسد. علاوه بر این، انتصاب‌های رییسی در وزارت امورخارجه و سازمان انرژی هسته‌ای نیز نشان می‌دهد که ابراهیم رییسی در این انتصاب‌ها فاکتور پیشبرد مذاکرات برجام را لحاظ نکرده است.

امیرعبداللهیان وزیر خارجه دولت رییسی مشهور است که در امور منطقه‌ای تخصص دارد و سال‌ها معاون عربی آفریقایی وزارت خارجه بوده است. از سوی دیگر انتصاب اسلامی به سمت ریاست سازمان انرژی اتمی نیز نشان از این دارد که رییسی نسبت به دریافت ابتکارات تاکتیکی و فنی از سوی سازمان انرژی اتمی درخصوص پرونده برجام تمایلی از خود نشان نداده است.

اسلامی در دولت حسن روحانی وزیر راه، مسکن و شهرسازی بود و تخصص او عمران است. این در حالی است که در دولت روحانی، علی‌اصغر صالحی از دیپلمات‌های باسابقه و خوشنام که در بحث هسته‌ای صاحب تخصص عالی دانشگاهی بود، سکان امور را در دست داشت.

صالحی حتی در دوران مذاکرات برجام در دولت نخست روحانی مباحث فنی را در مذاکرات پیش برده بود. به‌طور کلی می‌توان گفت که رویه و رویکرد دولت ابراهیم رییسی برمبنای احیای برجام قرار نگرفته است و اساسا برجام اولویت دولت رییسی نیست. از این جهت است که طی یک ماهی که از تشکیل دولت رییسی می‌گذرد کمتر موضع «فعالی» از سوی این دولت درخصوص برجام و مذاکرات هسته‌ای اعلام شده است و نوعی سکوت در این حوزه بر دولت حاکم است.

این در حالی است که در آن‌سو مذاکرات و رایزنی‌های علنی و پشت پرده‌ای میان کشور‌های امضا‌کننده برجام در جریان است. در آخرین نمونه این تحرکات می‌توان به دیدار نفتالی بنت، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و جو بایدن رییس‌جمهوری امریکا اشاره کرد.

به گزارش آکسیوس در این دیدار طرفین درباره پرونده هسته‌ای ایران به رایزنی پرداختند. هرچند نفتالی بنت در این دیدار عنوان کرد که دولتش به صورت آشکار با توافق هسته‌ای مقابله نخواهد کرد، اما تاکید کرد کشورش با بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای با ایران مخالف است.

دو منبع آگاه مطلع از جزییات این دیدار به آکسیوس گفته‌اند که بنت در جریان دیدار‌های خود با وزیر امورخارجه و مشاور امنیت ملی امریکا نیز این پیام خود را منتقل کرده و گفته است که باور دارد گفتگو میان واشنگتن و تل‌آویو نتایج بهتری حاصل خواهد کرد.

ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه امریکا درخصوص تاخیر در از سرگیری مذاکرات هسته‌ای گفته است: «می‌دانم که دولت جدید در تهران هنوز در حال شکل‌گیری است. آن‌ها باید درباره موضع‌گیری‌شان تصمیم‌گیری کنند، نه‌تنها موضع‌گیری در قبال جامعه جهانی، بلکه به ویژه در قبال دیپلماسی لازم برای آزمودن طرحی که می‌توانیم براساس آن یک بازگشت دوجانبه به توافق را رقم بزنیم. بنابراین، به خود ایرانی‌ها واگذار می‌کنم که بگویند در این باره چه موضعی دارند. شرکا و متحدان ما در گروه ۱+۵ هم آن را به وضوح گفته‌اند.»

در این میان روسیه نیز از ایران خواسته هر‌چه سریع‌تر به مذاکرات برجام بازگردد. سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه در گفت‌وگوی تلفنی با امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران خواستار بازگشت ایران به میز مذاکره در وین شده است. وزیر خارجه روسیه در گفت‌وگویی با امیرعبداللهیان خواستار بازگشت ایران به میز مذاکره در وین جهت احیای برجام شد. بعد از این تماس تلفنی وزارت خارجه روسیه بیانیه‌ای درباره این گفتگو صادر کرده و اعلام کرد «طرف ایرانی این پیام را با جدیت دریافت کرد.»

در گفت‌وگوی تلفنی اخیر امانوئل ماکرون و ولادیمیر پوتین، روسای جمهور فرانسه و روسیه نیز درباره برجام رایزنی شد. کاخ کرملین با صدور بیانیه‌ای درخصوص این گفتگو اعلام کرد: «روسای جمهور به گفتگو درخصوص شرایط پیرامون توافق هسته‌ای ایران پرداختند. آن‌ها در خصوص تداوم گفتگو‌ها جهت بازگشت به پایبندی به برنامه جامع اقدام مشترک که عاملی حیاتی در مسیر عدم اشاعه هسته‌ای محسوب می‌شود، صحبت کردند.»

اتحادیه اروپا از ایران خواسته هر چه زودتر به میز مذاکرات وین بازگردد. جوزپ بورل در تماس تلفنی با حسین امیرعبداللهیان اعزام نماینده از سوی اتحادیه اروپا به مراسم تحلیف ابراهیم رییسی را نشان‌دهنده عزم اتحادیه برای گسترش همکاری با ایران عنوان کرده و گفته است که اتحادیه اروپا امیدوار است تهران هرچه زودتر تاریخ مورد نظر برای نشست بعدی وین را تعیین کند.

اگر مجموعه اخباری که در بالا ذکر شد را کنار هم بگذارید به وضوح قابل مشاهده است که ایران تحت یک فشار دیپلماتیک از سوی طرف‌های امضاکننده برجام قرار گرفته است. اگر این فشار دیپلماتیک را در کنار مسکوت ماندن بازگشت به مذاکرات از سوی ایران و همچنین اقدامات پیش‌رونده ایران در برنامه هسته‌ای نظیر آغاز غنی‌سازی ۶۰ درصدی بگذارید، می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که روند احیای برجام در حال ورود به پیچ و خم‌های دیپلماتیک است.

البته ایران اعلام کرده خواسته‌هایش در دوره‌های قبلی مذاکرات عملی نشده است، بنابراین با اعتماد به‌نفس گام‌های پیش‌رونده دیگری در برنامه هسته‌ای خود برداشته تا به طرف مقابل فشار وارد کند. اما باید به خاطر داشت که اعتمادبه‌نفس به تنهایی حلال مشکلات نیست.

مذاکرات برجام چیزی شبیه یک معامله است که هر یک از طرفین در مقابل چیزی که عرضه می‌کنند چیزی به دست می‌آورند. اما باید توجه داشت که قدم نخست، برخورداری از درکی صحیح از این مساله است که راه‌حل پیشنهاد شده از سوی ایران چطور می‌تواند نیاز‌های توافق را برآورده کند. بدون برخورداری از این درک درست مواضع طرفین هرگز به یکدیگر نزدیک نخواهد شد.

به نظر می‌رسد دولت ابراهیم رییسی به تاثیر منفی گذر زمان بر برجام اعتقادی ندارد بلکه برعکس معتقد است که گذر زمان دست ایران را در مذاکرات قوی‌تر می‌کند.

گویی دولت رییسی نیز به تاکتیک سعید جلیلی در دوران مذاکرات هسته‌ای، در دولت احمدی‌نژاد بازگشته است. در آن زمان ایران با آغاز غنی‌سازی ۲۰‌درصد بر این عقیده بود که اهرم فشاری در مذاکره دراختیار خواهد داشت، اما واقعیت این است که این اهرم فشار (یعنی غنی‌سازی ۲۰ درصدی) هرگز در دوران مذاکره سعید جلیلی بر سر میز مذاکرات به نفع ایران نقد نشد.

حالا هم به نظر می‌رسد دولت ابراهیم رییسی قصد دارد با افزایش ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد و ۶۰ درصد و همچنین محدودیت در بازرسی بازرسان آژانس بر امریکا فشار وارد کند. اما باید مراقب بود، چراکه این رویکرد می‌تواند به صورت یک شمشیر دو لبه نیز عمل کند؛ به این ترتیب که امریکا این فرصت را به دست خواهد آورد که با متحدان اروپایی خود هماهنگ‌تر شده و فشار هماهنگ‌تری به ایران وارد کند.

در این میان اصرار ایران به بازنگشتن به میز مذاکره و ادامه غنی‌سازی ۲۰‌درصدی و ۶۰ درصدی و افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده، جایگاه روسیه را نیز دچار تغییر کرده و موجب خواهد شد مواضع روسیه نیز در مذاکرات به مواضع غرب نزدیک‌تر شود. چه اینکه در سخنان اخیر لاوروف نشانه‌هایی از این موضوع به وضوح دیده می‌شود. علاوه بر این کنگره امریکا نیز در این میان فرصت و بهانه کافی را به دست خواهد آورد تا قوانین محدودکننده و مصوبات تحریمی بیشتر علیه ایران به تصویب برساند و به این ترتیب مصوبه هسته‌ای مجلس را به چالش بکشد.

چنانچه این اتفاقات آن‌گونه که مطرح شد یکی پس از دیگری رخ دهند، زمینه برای صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس علیه ایران فراهم شده و بار دیگر این امکان وجود دارد که پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود و این آغاز دوباره ماجرای چالش‌های ایران و غرب بر سر پرونده هسته‌ای است.

بنابراین به نظر می‌رسد بازگشت هرچه سریع‌تر ایران به میز مذاکرات یک اولویت اساسی برای دولت رییسی باشد. تنها به این ترتیب است که بهانه از دست امریکا گرفته می‌شود. در مرحله بعدی ایران باید با دستورکار مشخصی مبتنی بر منافع ملی و برداشته شدن تحریم‌های ضدایرانی، با ابتکارات و راه‌حل‌های شدنی و عملی پشت میز مذاکرات بنشیند. در غیر این‌صورت دست امریکا در ائتلاف‌سازی علیه ایران باز خواهد شد و پرونده هسته‌ای با پیچیدگی‌های زیادی روبه‌رو خواهد شد.

در این میان نکته دیگری که بسیار حایز اهمیت است این است که سیاست توازن منطقه‌ای ایران و بهبود روابط با کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس به لحاظ سیاسی و اقتصادی کاملا با سرنوشت برجام درهم آمیخته است. برنامه هسته‌ای ایران در هر صورت پرونده‌ای است که به مدت بیش از ۱۵ سال یکی از مهم‌ترین دستور کار‌های سیاست خارجی ایران بوده است. این پرونده در بسیاری حوزه‌های سیاسی و اقتصادی سیاست خارجی اثرگذار بوده است.

این پرونده بهانه‌ای برای امنیتی‌سازی ایران در منطقه و جهان شد. چنانچه این پرونده به هر ترتیبی حل و فصل نشود و اگر امریکا بتواند با ائتلاف‌سازی بار دیگر ایران را در دام امنیتی‌سازی گرفتار کند آن‌وقت اولویت‌های سیاست خارجی دولت ابراهیم رییسی در بهبود روابط سیاسی اقتصادی با کشور‌های منطقه نیز آسیب خواهد دید.

واقعیت این است که برخی کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس و منطقه در روابط‌شان با ایران عموما به دنبال بهانه هستند و چنانچه شرایط بین‌المللی به سمت مهیا شدن زمینه اعمال فشار بر ایران پیش برود، این کشور‌ها نیز با این جریان همراه خواهند شد. بنابراین به نظر می‌رسد دولت رییسی باید سیاست بهبود روابط با همسایگان را به موازات پیگیری‌ها برای احیای برجام پیش ببرد. همان کاری که اواخر دولت روحانی آغاز شد و حالا با وقفه‌ای ۲ ماهه روبه‌رو شده است.


نظرات بینندگان