کد خبر: ۴۱۹۲
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۰
گزارش میدانی از بافت تاریخی پایتخت مذهبی ایران

تاریخ در اغما

اینجا روزگاری خانه‌های پررفت و آمدی وجود داشته که اکنون از آنها فقط حیاط‌های مخروبه با تلی از خاک و آجرهای شکسته به جا مانده و چراگاهی شده برای جرثقیل‌ها تا سیمان و آهن را عمود در عمود بالا ببرند...
شکوفه نعمتی / از میدان شهدای مشهد که روزگاری میدان بود و حالا جای آن، ساختمانی بدقواره بلند شده، رد می‌شویم. به کوچه‌ای می‌رسیم که در «تپل محله» واقع شده، دیوارهای خشتی نصف و نیمه تنها نمادی است که به رهگذران یادآوری می‌کند اینجا روزگاری خانه‌های پررفت و آمدی وجود داشته که اکنون از آنها فقط حیاط‌های مخروبه با تلی از خاک و آجرهای شکسته به جا مانده و چراگاهی شده برای جرثقیل‌ها تا سیمان و آهن را عمود در عمود بالا ببرند. اینها حال و روز یک خانه و یک محل نیست. غرش جرثقیل‌ها، گودبرداری‌های متعدد و ساخت‌وساز آسمانخراش‌های بدقواره بافت تاریخی مشهد را به اغما برده است. کمتر خانه‌ای از این گزند در امان مانده که آن هم هر آن بیم ویرانی و ساخت‌وساز آجرهای چندصدساله، آینه‌کاری و گچبری‌های هنرمندانش را تهدید می‌کند. وقتی در کوچه‌ها و گذرهای نوقان -محله‌ای که اصالتش را در جداره‌های خشتی به رخ می‌کشد- قدم بزنیم هنوز ته‌مانده بناهایی به چشم می‌خورد که تداعی‌کننده روزگاری است که هنوز خانه را یک اثر هنری و معماری می‌پنداشتند و نه صرفا جایی برای گذران روزگار. اما روح زندگی هنوز در میان کوچه‌ها رقصان است و آخرین بازمانده‌های درختان تنومند در احاطه آسفالت داغ نفس‌های آخر را می‌کشند. هنوز هم در دل تمام این هرج و مرج برج‌سازی نوین بارقه‌هایی از امید دیده می‌شود. امید به پاسداشت هویت و احترام به بافت تاریخی و فرهنگی یک شهر که سرچشمه زندگی در روزگاری نه‌چندان دور است.

    شهرداری و راه‌های خرید خانه
 در حال عکاسی از خانه‌ای قدیمی هستم که مردی سالخورده کنجکاوانه از من پرس و جو می‌کند. خودم را معرفی می‌کنم و او هم سفره دلش را باز می‌کند. چهره سالخورده و لهجه اصیل مشهدی‌اش با کوچه‌های این شهر عجین است و صحبت را ادامه می‌دهد. می‌گوید: «تا یادم می‌آید در همین محله بزرگ شده‌ام و تمام این زمین صاف که مقابل‌تان است روزگاری خانه و گذرهای قدیمی بود که شهرداری آن را به قیمت ارزان‌تر از مردم می‌خرد و به سازندگان هتل‌ها و ساختمان‌ها با قیمت‌های چند برابر بیشتر می‌فروشد.» پیرمرد که ناراحتی تمام صورتش را گرفته، ادامه می‌دهد: «هیچ‌یک از همسایگان قصد فروش خانه‌هایشان را نداشتند اما شهرداری نه اجازه ساخت‌وساز می‌دهد و نه مجوز بازسازی، حتی اجازه خرید و فروش در این محله را نیز به کسی نمی‌دهد.» با ناراحتی سمتی را نشان داد و گفت: «این خانه آباو اجدادی من است و شهرداری می‌خواهد با هر ترفندی آن را از من بگیرد.» چند رهگذر کنجکاو به جمع ما اضافه می‌شوند. مردی میانسال معتقد است: «از زمانی که این ساخت‌وسازها صورت گرفته امنیت در منطقه به‌شدت پایین آمده و مجبورم به خاطر شرایط ناامن خانه‌ام را بفروشم. این شرایط باعث شده شرایط فرهنگی و اجتماعی منطقه نامساعد شود.»

    تخریب آثار ثبت ملی
 مشهد نیز مانند تهران و چند شهر بزرگ دیگر از ساخت‌وسازهای بی‌رویه در امان نمانده و بافت تاریخی آن مورد تهدید سازندگان و پیمانکارانی است که چهره شهرها را دگرگون می‌کنند و عطای هویت تاریخی شهرها را به لقایش می‌بخشند. همین آثار و جدارهای خشتی گواهی معماری ایرانی است که تاریخ سرزمین‌مان در آن نهفته است. توسعه ناهماهنگ با شرایط زیستی، فرهنگی و اجتماعی منطقه ثامن مشهد می‌تواند اثرات زیانبار متعددی را در آینده به بار بیاورد. در بافت محله نوقان، از مجموع40 اثر تاریخی که به ثبت آثار ملی رسیده است، 10 اثر آن تخریب شده و تنها 30 اثر باقی مانده است. آثار به‌جامانده نیز چندان از وضعیت خوبی برخوردار نیستند. تخریب خانه‌های تاریخی این شهر با ایجاد آتش‌سوزی عمدی و اجاره خانه‌های تاریخی به مهاجران غیرقانونی از عمده دلایلی است که عده‌ای سعی می‌کنند به عمد این آثار را تخریب و سپس مجوزی برای ساخت‌وساز دریافت کنند.

    خانه تاریخی امیری در حال بلعیده شدن
 منزل تاریخی امیری مربوط به اواخر دوره قاجار است که در ۳۰ تیر ۱۳۸۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. این خانه در سال ۱۳۳۰ هجری قمری ساخته شد. مهم‌ترین ویژگی این بنای تاریخی متفاوت بودن توده‌های دو طرف حیاط در ضلع شرقی و غربی از لحاظ ساختار فیزیکی، نوع و میزان تزئینات، نورگیری و ابعاد فضایی است. در دل این ثبت ملی ساختمانی چند طبقه ساخته شده که زیبایی این بنای تاریخی را تحت‌الشعاع قرار داده است. آسمانخراشی که در ضلع شمالی این خانه در حال قد کشیدن است مانند دیوی می‌ماند که در حال بلعیدن این اثر ملی است. دیدن این ساخت‌وساز عظیم در کنار یکی از آثار فاخر ملی هر رهگذری را برای دقایقی میخکوب می‌کند. اما جز آه و افسوس کاری نمی‌توان کرد و مسیر ادامه دارد.
    سرای قدیمی عزیزالله آف
 چند قدم آن‌سوتر سرای قدیمی عزیزالله آف واقع شده است، وقتی وارد این مکان می‌شویم یاد سرای مشیر شیراز می‌افتیم. اما تمام سردرها و کاشی‌کاری‌های آن از بین رفته و هیچ رسیدگی به آن نمی‌شود. این مکان پیش از این در حاشیه جنوبی شهر و در محدوده محله عیدگاه قرار داشت، اما امروزه در مرکز شهر مشهد و در گذر عباسقلی خان قرار دارد. سرای مزبور در سال 1347 قمری توسط حاج غلامحسین سالم مشهدی به‌عنوان تجارتخانه و محلی برای صادرات محصولات مختلف بنیان شد و تا مدت‌ها بنایی بسیار ممتاز و پررونق بود. این بنا در سه طبقه و متشکل از حجره‌های یک حیاط مرکزی بزرگ و حیاط فرعی کوچک‌تر در بخش شرقی ایجاد شده و در حال حاضر نیز بازار خرید و فروش کالای دست دوم است. این بنا هم‌اکنون در مالکیت یک شخص است که اجازه بازسازی نمی‌دهد و در تلاش است مجوزهای لازم را برای ساختن این بنا فراهم کند.

    مدرسه علمیه‌عباسقلی‌خان شاملو
 این مدرسه در ابتدای خیابان نواب صفوی در مشهد و حاشیه زیر گذر قرار دارد و از جمله مدارس قدیمی دایر است که توسط عباسقلی خان بیگلربیگی در سال 1077قمری احداث شده است. ساختمان مدرسه از نوع چهار ایوانی و از آثار معماری عهد صفویه است. مدرسه عباسقلی خان از جمله آثار معماری مشهد و تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی خراسان است. این مدرسه در حال حاضر یکی از مراکز حوزه علمیه مشهد و به سبب نزدیک بودن به حرم مطهر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما در حال حاضر در وسط حیاط این اثر تاریخی بنایی ساخته شده که زیبایی کل ساختمان را از بین برده است، همچنین مرمت این اثر زیبا با ناشی‌گری تمام صورت گرفته است. مقرنس‌ها و کاشی‌ها به شکل ناهمگونی در کنار یگدیگر قرار گرفته‌اند.
نظرات بینندگان